0
0

هفت مؤلفۀ مؤثر در شکل گیری طرز فکر «یادگیری مستمر» قسمت دوم

  • یک برند شخصی بسازید

هر شخص یک برند حرفه­ای دارد که به­طور دقیق مشخص می­کند چه کسی است و چه تأثیری بر سایرین می­گذارد. برند، ارزش­های یک شخص را نشان می­دهد و تمرکز وی را روی یادگیری و توسعه فردی حفظ می­کند. برندی که بهترین ویژگی­های شخص را تعریف کرده و وی را از سایرین متمایز می­کند، در دستیابی به اهداف کاری بسیار مؤثر است و دستاوردهای وی را، هم برای کارفرماهای بالقوه و هم برای همکاران فعلی، به نمایش می­گذارد. هنگامی که همکاران متوجه شوند آن شخص کیست و چه قابلیت­های منحصربفردی دارد، احتمال آنکه وظایف جدید و جالب به او داده شود و یا برای سِمَت­های جدید، انتخاب شود زیاد است.

مؤلفه­های کلیدی یک برند شخصی شامل اعتبار، گزارۀ ارزش، یک داستان، تجارب، ثبات، نگرش و ارتباطات است. دِیو اولریچ و نُرم اِسمالوود معتقد هستند گام­های مؤثر برای تعریف برند شخصی عبارتند از: هدف­گذاری شفاف برای یک­سال پیش­رو، تمرکز بر آنچه می­خواهید در آن شناخته­ شوید، شفاف کردن هویت و، نوشتن و آزمایش یک عبارت برند برای خود. یک مثال در برند رهبری می­تواند «توسعۀ رهبرانِ مشتری­مدار برای افزایش کارآیی و ایجاد ارزش ماندگار» باشد.

پس از ایجاد برند شخصی، افراد می­توانند از طریق رسانه­های اجتماعی، برند و مجموعه مهارت­های خود را به سایرین منتقل کنند. به­عنوان مثال امکان دریافت امضاء دیجیتال از تأمین­کنندگان آنلاین همچون کُرسِرا، اِدِکس، لیندا و یودِمی برای قرار دادن در پروفایل لینکداین وجود دارد. چنین امضاءهایی نه تنها مهارت فرد بلکه تعهد وی به رشد مستمر را به نمایش می­گذارد. یک برند شخصی، ایستا نیست و میبایست حین زندگی شغلی، رشد کند. از آنجایی که اکثر مردم با کسب مهارت­های جدید، نقش­های حرفه­ای متمایزی بر عهده می­گیرند بنابراین میبایست برند خود را بارها بازبینی و طراحی نمایند. فراگیران مستمر، از فرآیند ساخت برند بهره می­برند تا متوجه شوند چه مهارت­هایی دارند و چه مهارت­هایی باید کسب کنند تا هم در داخل سازمان و هم فراتر از آن، کارآیی داشته باشند. متخصصانِ یادگیری و توسعه در این فرآیند می­توانند به افراد مشاوره دهند و مسیر رشد مهارت­های لازم را به آنها معرفی کنند.

  • توسعۀ مختص خود را داشته باشید

کارمندِ دائم، دیگر وجود خارجی ندارد؛ امروزه مردم انتظار دارند برای سازمان­های متعدد و حتی برخی مواقع برای خودشان کار کنند. برای حفظ پیشرفت در فضایی که فاقد استمرار است افراد باید توسعۀ مختص خود را داشته باشند و با انجام کارهای زیر، مسئولیت یادگیری خود را بر عهده بگیرند:

اهداف یادگیری را تعریف و اجرا کنید. افراد برای آنکه موفق شوند و موفق باقی بمانند باید از خود بپرسند «چگونه می­توانم مطمئن شوم در پایان سال نسبت به آغاز سال، ارزشمندتر هستم؟» افراد می­توانند از طریق ارزیابی دانش و تخصص فعلی و سپس شناسایی کمبودهای حوزۀ شایستگی، اهداف یادگیری خود را تعریف کنند. آنها میبایست بدون وقفه به مهم­ترین اهداف یادگیری خود دست یابند و این ویژگی می­تواند مزیت رقابتی آنها باشد.

میزان پیشرفت خود را اندازه­گیری کنید. افراد باید به­صورت دوره­ای میزان پیشرفت خود را مشخص و ارزیابی کنند. مجلات یادگیری[1] برای ثبت آموخته­ها ابزار بسیار ارزشمندی به­شمار می­آید.

با مربی­ها کار کنید و در جستجوی بازخورد باشید. فراگیران مستمر می­توانند با دریافت بازخورد از ذینفعان متفاوت و انجام بررسی­های مستمر، روابط خوبی با مربی شکل دهند و کارهای خود را مرور کنند. دریافت بازخورد از سرپرستان، هم­رده­ها، زیرمجموعه­ها، مشتریان و مراجعین، یکی از مؤلفه­های کلیدیِ توسعۀ حرفه­ای است.

شخصاً سرمایه­گذاری کنید. میزان یادگیری مورد نیاز برای افرادی که می­خواهند مجموعه مهارت­های مرتبط با بازار را در خود حفظ کنند مستلزم صرف ساعت­های رسمی و غیررسمی در جلساتی است که از سوی سازمان­ها به کارمندان توصیه می­شود. بنابراین افراد باید، هم از نظر زمانی و هم مالی،  برای رشد و توسعۀ خود شخصاً سرمایه­گذاری کند.

پرسش­های زیر می­توانند در راستای تدوین برنامۀ توسعۀ منحصربفرد، مؤثر باشند:

  • تلاش و رشد شما برای دستیابی به کدام دستاورد مشخص است؟
  • چگونه روی آن کار می­کنید؟
  • چه شخص دیگری این موضوع را می­داند و به آن اهمیت می­دهد؟
  • چرا این موضوع برای شما مهم است؟

 

  • کاری را انجام دهید که به آن عشق می­ورزید

اکثر مردم بین 40 الی 50 سال در محیط کار هستند و مدت­های طولانی از زمان بیداری خود را در محل کار می­گذرانند. بدین ترتیب کار، تأثیر شگرفی بر سلامت و حالِ خوب افراد دارد بنابراین ضروری است کاری را انجام دهند که عاشق آن هستند.

حس هدفمندی برای یک زندگیِ خوب ضروری است. کلمۀ «ایکیگای» در زبان ژاپنی به معنای «دلیل زنده بودن» و بیانگر تمام مؤلفه­های زندگی از جمله شغل، تفریح، ارتباطات و معنویت است. کشف ایکیگای برای هر شخص، رضایت و معنای زندگی به­همراه می­آورد. یک تحقیق روی بیش از 43 هزار ژاپنی بالغ نشان داد که خطر مرگ­ومیر بین افرادی که ایکیگای خود را پیدا نکرده بودند نسبت به آنهایی که آن را یافته بودند، به­طور چشمگیری بیشتر است.

برای یافتن ایکیگای، به چهار پرسش زیر پاسخ دهید:

  • عاشق چه کاری هستید؟
  • دنیا به چه کاری احتیاج دارد؟
  • برای چه کاری درآمد خواهید داشت؟
  • در چه کاری خوب هستید؟

ایکیگای در تلاقی این پرسش­ها نهفته است. قطعاً سفر کشف هر فرد، منحصربفرد و متفاوت است ولی معنای کار به نوع نگرش ما به شغلمان و انگیزه و هدف ما از کار کردن  بستگی دارد. راه­های متفاوتی برای اندیشیدن به معنای کار وجود دارد (شکل 7).

اگرچه سازمان­ها مسئولیت زیادی در شکل­گیری مفهوم کار کردن دارند ولی نقش افراد، پررنگ­تر است.

کشف هدف، معنا و شوقِ کار کردن، کار ساده­ای نیست و مستلزم واکنش و برنامه­ریزی آگاهانه است. در این مسیر می­توان از مشاوران مشاغل، راهنمایی گرفت و یا به کاوش در طرح زندگی پرداخت. طرح زندگی مفهومی است که از انتخاب شغل و تئوری­های توسعه به­وجود آمده و به­عنوان روشی برای کمک به مردم برای کاوش و توسعۀ هویت خویش، مورد استفاده قرار می­گیرد تا به­صورت آگاهانه طرحی از یک زندگیِ معنادار را ترسیم کنند.

امروزه مؤسسات علمی نیز به افراد کمک می­کنند زندگی­ را به­گونه­ای بسازند که عاشق آن هستند. به­عنوان مثال بیل بِرنِت و دِیو ایوانز یک برنامۀ معروف تحت عنوان «زندگی خود را طراحی کنید» را در دانشگاه استنفورد اجرا کردند. تمام رده­های سازمانی که در جستجوی راهنمایی شغلی بودند از طریق این دوره می­توانستند اصول طراحی را در برنامه­ریزی زندگی و شغلی خود پیاده­سازی کنند. شرکت­کنندگان، پنج طرز فکر را می­آموختند: کنجکاو باشید، تجربه کنید، مشکل را از زوایای دیگر ببینید، آگاه باشید که این یک فرآیند است و کمک بخواهید. آنها با مجموعه­ای از ابزار گوناگون، از طراحیِ فکر گرفته تا دفتر سپاسگزاری و کارت­هایی برای تکنیک­های حل مسأله و همچنین مصاحبه­هایی برای طراحی زندگی، آشنا می­شوند. در پایان به­جای آزمون رسمی، فراگیران سه برنامۀ پنج سالۀ بسیار متفاوت ارائه می­کنند. فارغ­التحصیلان این برنامه اظهار داشته­اند بارها با استفاده از ابزار مذکور، برنامه را بازبینی و طرح زندگی خود را مجدداً ارزیابی و طراحی کرده­اند. بِرنِت و ایوانز، این نگرش و ابزار خود را از طریق کتاب «طراحی زندگی شما[2]» در اختیار عموم قرار داده­اند.

  • پرانرژی بمانید

پرانرژی بودن می­تواند کمک شایانی به توسعۀ فرد کند. این هدف بدان معناست که سلامتی و حال خوب، توجه به ورزش، تغذیه، خواب و آرامش (مثلاً ذهن­آگاهی و یوگا) و ایجاد عادت­های خوب و باثبات در اولویت است. مراقبت­های شخصی و همچنین تغذیۀ مناسب، بسیار تأثیرگذار است: خواب کافی، بر توانایی شما برای کسب، حفظ و بازیابی دانش، تأثیر شگرفی دارد. خواب همچنین بر توجه و تمرکز، خلاقیت، گسترش بصیرت، درک الگوها، تصمیم­گیری، واکنش­پذیری عاطفی، پردازش اجتماعی-احساسی و توسعۀ ارتباطات مورد اعتماد، تأثیر قابل توجهی دارد.

حضور طولانی در محیط کار مستلزم نوآوری و رشد است بنابراین یک مخزن انرژی برای این کار سخت، به افراد کمک می­کند در مسیر یادگیریِ مستمر باقی بمانند و انعطاف­پذیری لازم را به­دست آورند.

اگرچه شرایط فعلی ایجاب می­کند که کارمندان، به­طور مستمر در حال فراگیری باشند ولی بسیاری از سیستم­های آموزشی و سازمان­ها برای حمایت از این نوع یادگیری، طراحی نشده­اند بنابراین افراد باید خودشان مسئولیت رشد و توسعۀ مستمر خود را بر عهده گیرند. این هفت مؤلفه می­توانند راهنمای افرادی باشند که می­خواهند در مسیر درست باقی بمانند و در شغل خود، نقش­ها و مسئولیت­های جدید و متفاوت، بر عهده گیرند.

 

[1]– مجموعه­ای از یادداشت­ها، مشاهدات و افکار شخصی که به مرور زمان تهیه می­شود و آموخته­ها، شخصیت و اهداف فرد را مکتوب و مصور می­کند. مترجم

[2]– Designing Your Life: How to Build a Well-Lived, Joyful Life

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://zimadp.com/?p=7080
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترلینکدین

نظرات

0 نظر در مورد هفت مؤلفۀ مؤثر در شکل گیری طرز فکر «یادگیری مستمر» قسمت دوم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.